از سال ۱۹۸۱، ۲۵ نوامبر هر سال (معادل چهارم یا پنجم آذر) به عنوان روز جهانی رفع خشونت علیه زنان[۱] برگزیده شده است. این روز برای یادآوری عزم همگانی برای مبارزه با خشونت علیه زنان انتخاب شده است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۷ اکتبر ۱۹۹۹ نامگذاری این روز را به عنوان روزی جهانی تصویب کرد.[۲]
این تاریخ به خاطر قتل وحشیانه سه خواهر میرابال، فعالان سیاسی اهل جمهوری دومینیکن انتخاب شده است.
انواع خشونت
تجاوز جنسی در بستر زناشویی(تجاوز شوهر به همسر)
حملات جسمانی و کتک زدن
به کار بردن الفاظ رکیک در رابطه با زنان
نگاه به عنوان ابزار جنسی
احساس مالکیت به زن
خواهان نابرابری
خشونت علیه زنان در ایران
عوامل مؤثر بر خشونت علیه زنان در ایران را میتوان چنین برشمرد:
عوامل زمینهای: همچون سن، تعداد فرزندان، محل تولد.
عوامل اجتماعی: همچون میزان تحصیلات، اعتیاد و نوع شغل همسر.
عوامل فرهنگی: همچون قومیت زوجین، اعتقادات و باورهای دینی، فرادستانگاری مرد، تربیت خانوادگی، فرهنگ محل زیست.
عوامل خانوادگی: همچون پدرسالاری در خانواده همسر، مشاهده خشونت در خانواده همسر، تجربه خشونت در خانواده همسر.
عوامل اقتصادی: همچون میزان درآمد، میزان ثروت و دارایی، مسکن.
قوانین نابرابر
برخی کارشناسان، قوانین جزایی نظام جمهوری اسلامی ایران در قبال زنان را از «خشنترین قوانین جهان» دانستهاند.حکم سنگسار سکینه محمدی آشتیانی در این مورد در سال ۲۰۱۰ این موضوع را زیر نور مجامع بینالملل قرار داد.
در حال حاضر اصل ۱۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ایران رجال را واجد شرایط برای مقامهای بلند دولتی میداند و مراد از آن را فقط مردان تفسیر میکنند، و نظام عدالت ایران شهادت زن را برابر نصف شهادت یک مرد میداند. برخی روحانیون حضور یک زن به عنوان ورزشکار جلودار تیم ملی المپیک ایران در مراسم افتتاحیه المپیک ۲۰۰۸ پکن را مورد انتقاد قرار دادهاند. یوسف صانعی با قوانینی همچون قانون حمایت از خانواده ۱۳۹۱ که برخی آن را زنستیز نامیدهاند، به مخالفت برخاست.
لایحه تأمین امنیت زنان علیه خشونت
از آنجا که خشونت علیه زنان، نقض حقوق بشر تلقی میشود، لایحه تأمین امنیت زنان علیه خشونت در دستور کار دولت یازدهم قرار گرفته و جلسات متعدد و تدابیر بسیاری در این راستا لحاظ شده است. بعلاوه با همکاری مرکز آمار ایران، شاخصهای بومی برای کمک به کاهش خشونتها در حال تدوین است. شهیندخت مولاوردی معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور گفت:
رفع خشونت علیه زنان بسیار بلند پروازانه است اما آرزو میکنیم این اتفاق به وقوع بپیوندد.
حادثه اسیدپاشیهای زنجیرهای در اصفهان
نوشتار اصلی: حادثه اسیدپاشیهای زنجیرهای در اصفهان
حادثه اسیدپاشیهای زنجیرهای در اصفهان مربوط به اسیدپاشیهای پیاپی به ناحیه صورت زنان بدون چادر در شهر اصفهان است که در مهرماه ۱۳۹۳ خورشیدی به وقوع پیوست. در جریان این اسیدپاشیها، حداقل چهار دختر یا زن جوان[۱۵] مورد حمله قرار گرفتهاند که منجر به مرگ یکی از آنها گردیده است. برخی گزارشها شمار قربانیان اسیدپاشی در اصفهان را ۱۵ نفر اعلام کردهاند.[۱۳][۱۴][۱۶][۱۷] خبرهای اسیدپاشی در اصفهان، امنیت مردم شهر را مختل کرد، زنان و دختران شهر کمتر در معابر عمومی پدیدار میشدند.[۱۸] خبر این حوادث نخستین بار بصورت رسمی از خبرگزاری ایسنا منتشر گردید.[۱۹] این اولین بار نیست که اسیدپاشی در ایران رخ میدهد و این اتفاق پیش از این نیز بارها تکرار شده است اما نکتهای که این بار مردم را به شدت پریشان کرده وجه تروریستی این حادثه است.[۲۰]
آزار و اذیت جنسی دختران موتورسوار در دزفول[ویرایش]
در بیستوسوّم دیماه ۹۵،[۲۱] دو نفر «خانم» موتورسوار در شهر دزفول به دلیل آنچه هنجارشکنی خوانده شده، بازداشت شدند و بعد هم به مراجع قضایی تحویل داده شدند.[۲۲] اما پیش از دستگیری و آنگونه که از محتوای فیلمی که در فضای مجازی پخش شده بود بر میآید، این دو دختر از سوی چند ده موتورسوار مرد، دنبال و نهایتاً محاصره شده و پس از پیاده شدن، مورد آزار قرار میگیرند.
در همین راستا، سرهنگ علی الهامی (فرمانده انتظامی دزفول) در گفت و گو با ایرنا با بیان اینکه نیروهای انتظامی شهرستان در راستای اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی و مقابله با بی نظمی و ناهنجاریها در جاده دزفول به سردشت حضور داشتند، افزود: در این بین ۲ دختر هنجار شکن از نبود نیروی انتظامی در بوستان جنگلی دزفول سوء استفاده کرده و در اقدامی ناپسند و مخالف با ارزشها و هنجارهای جامعه و انقلاب اقدام به موتور سواری کردند.[۲۱] علی الهامی در ادامه سخنان خود، ابراز خشنودی کرده که «نیروی انتظامی توانسته با دستگیری متخلفان، در مقابل مردم دیندار و بافرهنگ دزفول، روسفید شود.»[۲۲]
جنبشها[ویرایش]
جنبش زنان ایران[ویرایش]
نوشتار اصلی: جنبش زنان ایران
جنبشهای اجتماعی توسط گروهی ناراضی از وضع موجود شکل میگیرد که نظم اجتماعی موجود را به چالش میکشند و قصد تغییر یا اصلاح آن را دارند. فعالیت آنان مداوم و پیوسته است (برخلاف شورش و کودتا) و در ابتدای کار با مخالفت عمومی روبرو میشوند، این مخالفت ممکن از سوی دولت حاکم باشد یا از سوی نهادهای مخالف دیگر. فعالیتهای جنبش از مقداری سازماندهی و شبه ساختار برخوردار است و همه گروههای فعال درک مشترکی از هدفها و ایدهآلهای جنبش دارند.[۲۳]
کمپین یک میلیون امضاء[ویرایش]
یک میلیون امضا.png
نوشتار اصلی: کمپین یک میلیون امضاء
یک میلیون امضا نام طرحی مستقل و اجتماعی است که شماری از فعالان حقوق زنان در ایران در داخل ایران از ۵ شهریور سال ۱۳۸۵ راهاندازی کردند. هدف این طرح جمعآوری دستکم یک میلیون امضا در حمایت از رفع تبعیضهای قانونی علیه زنان بود.[۲۴]
کمپین قانون بیسنگسار[ویرایش]
نوشتار اصلی: کمپین قانون بیسنگسار
کمپین قانون بیسنگسار فعالیتی گروهی است برای لغو قانون سنگسار در ایران که با تصمیم جمعی از فعالان جنبش فراملیتی زنان، برخی از فعالان جنبش زنان ایران، سازمانهای مردمنهاد زنان و شبکه وکلای داوطلب آغاز شد.[۲۵]